شادیساشادیسا، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره

فرشته کوچک ما شادیسا

نوروز 1394

شادیسای شیرینم همیشه نوروز ما با سفر همراهه. چون خانواده بابا جون از ما دور هستند، همیشه عید یه فرصت خوبه که بتونیم چند روزی رو پیششون باشیم . البته این موضوع باعث میشه که ما هیچوقت لحظه تحویل سال توی خونه خودمون نباشیم و هیچوقت سفره هفت سین تدارک نبینیم! تا الان که اینجوری بوده حالا تا بعدها چی پیش بیاد این رو گفتم که در ابتدا بدونی چرا عکسی از سفره هفت سین توی خونه مون نداریم ! امسال مامان پروین و آقاجون هم همراه ما اومدن لاهیجان. سه روز اونجا بودن. امسال کلا هوای شمال همش سرد و بارونی و ابری بود، اما ما از این سه روز نهایت استفاده رو کردیم و چند جا برای گردش رفتیم و دید و بازدیدها رو به بعد...
31 ارديبهشت 1394

شادیسا به روایت تصویر

شادیسای قشنگم تو سالی که گذشت یه عالمه مطلب و عکس جامونده داری که مامانی به دلیل مشغله فرصت نکرد تا الان اونها رو بنویسه.  به همین دلیل مطالب این پست از بس پراکنده اس، ترجیح میدم به روایت تصویر باشه:   دوم اسفند ماه تولد بابایی بود. به همین مناسبت مامان برای اولین بار در عمرش کیک اسفنجی با روکش خامه درست کرد !!! البته دختر گلی هم بیکار نموند و حسابی مامانی رو کمک کرد.  خدا روشکر با اینکه اولین بارم بود طعم و شکل کیک قابل قبول بود و مهمتر از همه اینکه ، بابای مهربون خیلی خیلی خوشحال شد.   بقیه در ادامه مطلب :     شادیسا گلی در حیاط مهدکودک : ...
29 ارديبهشت 1394

جشن پایان سال 93 در مهدکودک سپهر

دختر کوچولوی شیرینم روزهای پایانی سال همیشه پر از اتفاق و خبره. امسال شما جشن پایان سال رو در کنار دوستانت در مهدکودک جشن گرفتین. عمو موسیقی اومده بود و بچه های کلاسهای سه سال به بالا ، برای مامان باباها شعر و سرود آماده کرده بودن. اما شما با اینکه اصلا از قبل قرار نبود توی اجرای برنامه باشی ، توی جشن رفتی کنار بچه های کلاس سه تا چهار سال نشستی و اونها رو حین اجرای برنامه هاشون همراهی کردی !!!! این هم جشن نوروز به روایت تصویر:   ...
29 ارديبهشت 1394

عکسهای آتلیه با پارسا جونی

دختر گلم من و خاله فافا مدتها بود که دوست داشتیم شما و پارسا گلی یادگاری های قشنگی از این دوران شیرین داشته باشید. این جوری شد که ما تو بهمن ماه 93 همراه شما کوچولوها رفتیم آتلیه "لیهام" که مال دوست خاله فافا بود. الهام جون بسیار خوش اخلاق و با حوصله بود و شیطونیهای شما رو با صبوری تحمل میکرد. شما از دیدن اون همه وسیله جدید که مال دکور آتلیه بود ذوق زده شده بودی و دائم این طرف و اون طرف می دویدی... پارسا گلی هم اون دوران درگیر دندون در آوردن بود... خلاصه عکسهایی که ازتون گرفتن واقعا تو اون موقعیت نوعی شاهکار بود ! دست الهام جون درد نکنه منتظر شکار لحظه ها بود و عکسای قشنگی ازتون گرفت.     ...
16 ارديبهشت 1394
1